مهمترین ویژگیهای نقاشیهای رنسانس اولیه + بررسی سبک و هنرمندان این دوره

در مقاله قبلی تحت عنوان تاریخچه پیدایش رنسانس هنری در اروپا، تاریخچه کوتاهی از این دوره هنری را بیان کردم و گفتم که کلمه رنسانس به معنی تولد دوباره است. اشاره کردم که اندیشمندان رنسانسی درصدد احیای ارزش های کلاسیک روم و یونان باستان بودند. این احیای ارزش ها تنها در زمینه فلسفه، ادبیات و سیاست نبود بلکه هنر اروپای غربی را نیز دگرگون کرد. در مقاله حاضر درباره نقش رنسانس در هنر نقاشی صحبت میکنم و با تعدادی از معروف ترین نقاشان رنسانس اولیه آشنا می شویم. با من همراه باشید. برای دسترسی سریع به تیترها می توانید از فهرست زیر استفاده کنید.

هنر نقاشی در رنسانس اولیه

اولین نقاشی های رنسانس اولیه در سال ۱۴۲۵ در زمانی شروع شد که دو هنرمند شروع به نقاشی زندگی سَنت پیتر در کلیسای کَرمِلی ها در فلورانس کردند. این دو نقاش کسی نبودند جز مازاتچو و ماسولینو.
بیش از هر هنرمند دیگری، مازاتچو در کارهایش از جوتو (از نقاشان مشهور پیشا رنسانسی) تقلید می کرد. مازاتچو روش نقاشی از روی طبیعت را پیش برد. نقاشی های دیواری او نشان دهنده درک آناتومی بدن انسان، پرسپکتیو خطی، نور و درآوردن چین پارچه ها به خوبی است.

پرتره-مازاتچو-در-یکی-از-نقاشی-هایش

زنده-شدن-پسر-تئوفیلوس-و-به-تخت-نشستن-سنت-پیتر
در این نقاشی چهره مازاتچو در گوشه سمت راست تصویر دیده می شود

در طی نیمه اول قرن پانزدهم واقع گرایی در نقاشی با به کار گیری پرسپکتیو مورد توجه بسیاری از نقاشان بود.
در این میان، دومِنیکو گیرلاندایو که طراحی دقیق و یکی از بهترین نقاشان پرتره عصر خود بود، چندین نقاشی دیواری برای اطرافیان مدیچی در دو کلیسای بزرگ فلورانس کشید. در این نقاشی های دیواری زندگی سَنت فرانسیس، مریم مقدس و یحیی و همچنین پرتره هایی از سفارش دهندگان نقاشی ها کشیده شده است. این پرتره ها شامل چهره فرانچسکو ساسِتی سفارش دهنده این مجموعه نقاشی ها برای کلیسای خانوادگی ساستی بود. از دیگر پرتره های این نقاشی می توان به چهره لورنتسو دِ مدیچی و سه پسرش با معلمشان یعنی شاعر و فیلسوف اومانیست آنجِلو پولیزیانو اشاره کرد.

به-رسمیت-شناخته-شدن-فرقه-فرانسیسکن-توسط-پاپ

بخشی-از-تابلوی-دومنیکو-گیرلاندایو
در این بخش لورنتسو دِ مدیچی که دست خود را برای خوشامدگویی به معلم فرزندانش بلند کرده است
بخشی-از-تابلوی-دومنیکو-گیرلاندایو1
پسران لورنتسو مدیچی و آنجِلو پولیزیانو معلم آنها

عناصر مهم در نقاشی های رنسانسی

نقاشی رنسانس متفاوت از نقاشی های قرون وسطایی است که از مهمترین این تفاوت ها میتوان به مشاهده دقیق طبیعت به خصوص در رابطه با آناتومی بدن انسان و کاربرد اصول علمی برای درآوردن پرسپکتیو و تابش صحیح نور اشاره کرد.
موضوعات مورد توجه نقاشان ایتالیایی دوره رنسانس هم درباره موضوع نقاشی و هم روش اجرای آن بود. هنرمند رنسانسی آزادی بیشتری هم از نظر انتخاب موضوع و هم شیوه اجرای نقاشی نسبت به نقاشان قرون وسطی داشت.

پرسپکتیو

در ابتدا از طریق معماری بود که هنرمندان رنسانسی توانستند به هنر ایجاد تصویر سه بعدی با استفاده از پرسپکتیو دست یابند که موجب ایجاد وجود عمق فضایی در آثارشان شد.

منظره

به تصویر درآوردن مناظر در نقاشی ها با کشف پرسپکتیو طرفداران زیادی پیدا کرد و همچنین مشاهده مناظر پس زمینه نقاشی های هلندی آن دوره، تاثیر زیادی در رواج یافتن نقاشی منظره ها داشت. همچنین کشیدن مناظر منجر به درک اتمسفر جوی و مشاهده این شد که اجسام دورتر چگونه تحت تاثیر نور قرار می گیرند.

نور

نور و سایه در نقاشی به دو شکل وجود دارند. تُن رنگ در واقع روشنایی و تاریکی نواحی از تصویر است که از سفید تا سیاه می تواند متغیر باشد. تنظیم تُن های رنگی ویژگی بسیار شاخص بعضی از نقاشی هاست.  اصطلاح کیاروسکورو یا سایه روشن به تضاد نوری شدید در نقاشی اشاره دارد که با ایجاد سایه و روشن های بسیار متضاد به نقاشی حجم و بُعد داده می شود. در حالی که تُن رنگ یکی از ویژگی های مهم نقاشی در دوران قرون وسطی هم هست اما ایجاد سایه و روشن متعلق به رنسانس و پس از آن است و نقاشان قرن پانزدهم توانستند با این کار تصاویر سه بعدی را خلق کنند.

آناتومی

شناخت آناتومی بدن انسان در دوران رنسانس اهمیت زیادی یافت. اولین بار، لئوناردو داوینچی با تشریح سی جسد توانست به درک درستی از آناتومی بدن انسان دست یابد و دیگران نیز کم کم به ضرورت مشاهده دقیق مدل های زنده پی بردند و طراحی مدل زنده تبدیل به بخش مهمی از آموزش رسمی هنرجویان نقاشی شد.

رئالیسم یا واقع گرایی

در طی قرون وسطی معنای سمبلیک و نمادین هر نقاشی بسیار مهم بود اما بعد از رنسانس به تصویر کشیدن احساسات انسانی همانگونه که هستند و واقع گرایی یا بازنمایی (یعنی هرآنچه در واقعیت می بینیم) جای آن را گرفت.

ترکیب بندی نقاشی

در میان مشغولیت های ذهنی هنرمندانی که سفارشات بزرگی می گرفتند، این مورد همیشه وجود داشت که چگونه چندین شخصیت را بهتر می توان در کل نقاشی به شیوه ای نشان داد که روایت مورد نظر به آسانی برای بیننده قابل درک باشد و کار ظاهری طبیعی داشته باشد.

استفاده از رنگ روغن در نقاشی

در دوره رنسانس به تقلید از اروپای شمالی، استفاده از رنگ روغن به عنوان مدیوم نقاشی به شدت رواج یافت. در ابتدا از رنگ روغن بر روی پنل های چوبی استفاده میشد اما کم کم استفاده از بوم در میان نقاشان جا افتاد. به عنوان مثال از اولین استفاده ها از رنگ روغن در نقاشی می‌توان به “تصلیب” (۱۴۵۴) آنتونلو دا مسینا اشاره کرد. هنرمندانی مانند پیرو دِلا فرانچسکا در نقاشی “تازيانه‌زني مسيح” (حدود ۱۴۵۵) به طور آزمایشی از ترکیب رنگ روغن با تِمپرا استفاده کرده اند.

تصلیب

تازیانه-زنی-مسیح

موضوع نقاشی های رنسانس اولیه

نقاشی های مذهبی درباره مریم مقدس و مسیح نوزاد در دوره رنسانس به شدت محبوب بودند و اغلب مشتری های خصوصی این نوع نقاشی ها را سفارش میدادند (منظور از مشتری های عمومی، کلیساها و صومعه ها بودند). در این دوره صحنه های زندگی مسیح، مریم مقدس و قدیسین نیز به تعداد زیادی برای کلیساها به خصوص صحنه میلاد یا به صلیب کشیدن مسیح نقاشی می شدند.
همچنین این دوره ای بود که کشیدن نقاشی های با موضوعات اسطوره ای و افسانه ای دوباره رواج یافت. یکی دیگر از موضوعاتی که در این دوره کشیدن آن باب شد، پرتره اشخاص معروف بود. مشتری های ثروتمند، سفارش پرتره خود و نزدیکانشان را به نقاشان میدادند. نمونه‌هایی از این سفارشات عبارتند از پرتره‌های که پیرو دلا فرانچسکا از دوک و دوشس اوربینو نقاشی کرده است.

دوک-و-دوشس-اوربینو

دومنیکو گرلاندایو اولین کسی بود که پرتره‌هایی از افراد عادی را به طور اختصاصی نقاشی کرد. به عنوان مثال می‌توان به پرتره “پيرمرد و نوه‌اش” اشاره کرد.

پرتره-پیرمرد-و-نوه-اش

در همین دوران بود که موضوعات جدید نیز مورد توجه قرار گرفتند. برای مثال آندرِآ دِل کَستانیو ماموریت یافت مجموعه‌ای از دیوارنگاره‌های مردان و زنان معروف شامل پرتره سه شاعر توسکانی، سه زن مشهور از دوران باستان و سه فرمانده نظامی از فلورانس را به تصویر بکشد. روش او نیز بدیع و خلاقه بود، زیرا این پیکره‌ها را در چارچوبی به گونه‌ای نقاشی کرد که مانند مجسمه به نظر می‌رسیدند.

پرتره-سه-شاعر-معروف-توسکانی
(از راست به چپ – فرانچسکو پِترارک – جووانی بوکاچو- – دانتِه آلیگیری)

پائولو اوچِلو اولین هنرمندی بود که موضوع جنگ را در یکی از تابلوهای خود به نام “نبرد سَن رومانو” (۱۴۳۵-۱۴۶۰) به تصویر کشیده است. این تابلو، نبرد بین فلورانس و سیه نا را در سال ۱۴۳۲ نشان می‌دهد. اوچلو ریاضیدانی مشهور بود که در سبک ویژه و نوآورانه خود از ترکیب پرسپکتیو با عناصر دوران گوتیک (اواخر قرون وسطی) استفاده میکرد.

صحنه-ای-از-نبرد-سن-رومانو

صحنه-ای-از-نبرد-سن-رومانو1

صحنه-ای-از-نبرد-سن-رومانو2

“بنای یادبود سِر جان‌ هاکوود” (یا تندیس اسب‌ سوار)، همانند بسیاری از آثار دیگر، نقاشی دیواری بود که تقریبا شبیه مجسمه به نظر می‌رسید.

بنای-یادبود-سِر-جان_-هاکوود

نقاشان معروف دوره رنسانس اولیه

در ادامه لیستی از بزرگترین نقاشان دوره رنسانس اولیه را آورده ام که آشنایی با آنها می تواند خیلی بهتر و عمیق تر در درک این دوره مهم تاریخ هنر به ما کمک کند:

مازاتچو

مازاتچو هنرمندی بود که زندگی حرفه ایش تنها هفت سال به طول انجامید زیرا در اثر طاعون در ۲۷ سالگی فوت کرد. در آثارش پرسپکتیو به کار رفته و فیگورها حالتی طبیعی دارند که موجب انقلابی در نقاشی شد. اطلاعات کمی درباره زندگی و آموزش هنریش وجود دارد ولی دوستِ دوناتلوی مجسمه ساز و برونلسکی بود. برونلسکی دانش خود درباره پرسپکتیو را به دوستانش دوناتلو و مازاتچو هم یاد داده بود. گفته می شود تابلوی “تثلیث” او یکی از اولین نقاشی هایی است که اصول پرسپکتیو در آن به کار رفته است.
نوآوری های نقاشی مازاتچو شامل استفاده از پرسپکتیو تک نقطه ای، تکنیک فریب چشم، مدلسازی طبیعی فیگور انسان و وجود تنها یک منبع نور بود که ایجاد سایه کند. او همچنین در استفاده از تکنیک سایه و روشن، پیشتاز بود که به این وسیله عمق تصویر را نشان می داد و انسان ها را به نحوی نقاشی میکرد که احساسات آنها نشان دهنده فردیت هر یک باشند.

تثلیث-مقدس
تثلیث مقدس اثر مازاتچو (۱۴۲۶-۱۴۲۸)

فِرا آنجِلیکو

فِرا آنجلیکو (فرا آنجلیکو به معنی برادر فرشته خوست) به ایجاد انقلابی در نقاشی ایتالیایی کمک کرد. آنجلیکو که تحت تاثیر فلسفه اومانیسم رنسانس قرار گرفته بود، اصرار به کشیدن موضوعات مذهبی به شیوه ای واقع گرایانه در فضایی قابل باور و منطقی همراه با بدن های انسانی استوار و مستحکم داشت. فرا آنجلیکو که برادر روحانی فقیری در فرقه دومِنیکن بود، تقوا و نواوری هنری را برای ایجاد تاثیرگذارترین نقاشی های رنسانس اولیه ترکیب کرد.

فرا-آنجلیکو-_1395-1455_

تغییر شیوه او از نقاشی قرون وسطایی به شیوه های نوین، بر نقاشان رنسانسی بعد از او تاثیر گذار بود و ایمان مذهبی و عقیده او به فلسفه انسانیت، الهامبخش هنرمندان قرن های بعدی شد که به دنبال راهی برای فرار از سبک آکادمیسم بودند.

بشارت-به-مریم-مقدس

پیرو دِلا فرانچسکا

پیرو دلا فرانچسکا نظریه های ریاضی و هندسی را تحت کنترل خود دراورد و آنها را با اومانیسم برای کشیدن نقاشی های مذهبی تاثیرگذار رنسانسی ترکیب کرد. با استفاده از پرسپکتیو، او به صحنه های اِنجیل و افسانه ها جان بخشید و با تقلید از فیگورها و ترکیب بندی کلاسیک توانست به نقاشی هایش ثبات و جاذبه خاصی ببخشد.

پیرو-دلا-فرانچسکا-_1420-1492_

پیرو دلا فرانچسکا که هم اکنون به عنوان یکی از مهمترین نقاشان ایتالیایی قرن پانزدهم شناخته می شود، چندین قرن در گمنامی به سر می برد. درست است که نقاشی های او الهام بخش نقاشان رنسانسی نشد اما شکوه و دقت نقاشی هایش بر هنرمندان آوانگارد قرن بیستم از جمله ژُرژ سورا و جورجو دِ کیریکو تا بالتوس و فیلیپ گاستون تاثیرگذار بوده است.

رحمت-مریم-مقدس

دومِنیکو گِرلاندایو

دومنیکو گرلاندایو یکی از نقاشان رنسانس ایتالیایی بود که در فلورانس به دنیا آمد. گرلاندایو کارگاه بزرگ و شاگردان بسیاری از جمله میکل آنژ (مجسمه ساز و نقاش معروف) داشت. استعداد خاص گرلاندایو به تصویر درآوردن زندگی روزمره و پرتره افراد معمولی در متن تصویر روایات مذهبی  بود که برایش شهرت بسیار و سفارشات زیادی را به همراه آورد.

دومنیکو-گرلاندایو-_1448-1494_

نیایش-شبانان

ساندرو بوتیچلی

آلِساندرو دی ماریانو دی وانی فیلیپی که امروزه او را با نام ساندرو بوتیچلی می شناسیم، در سال ۱۴۴۵ به دنیا آمد. او نقاش ایتالیایی رنسانسی بود که زیر نظر راهنمایی لورنتسو دِ مدیچی مطالعات هنری خود را آغاز کرد.

ساندرو-بوتیچِلی-_1445-1510_

مشهورترین آثار بوتیچلی پریماوِرا (بهار) و تولد ونوس هستند که موجب شده او به یکی از مشهور و محبوب ترین نقاشان تمام دوران ایتالیا تبدیل شود. نقاشی مریم مقدس و مسیح نوزاد یکی از دلپذیرترین نقاشی های اوست که در زمان خود بوتیچلی بسیار نزد مردم محبوب بود.

نقشه-جهنم

هنر نقاشی پس از رنسانس اولیه

صحبت در مورد تأثیر شگرف رنسانس اولیه اصلا مبالغه آمیز نیست زیرا به جای اینکه این دوره هنری در اواخر سده ۱۴۰۰ خاتمه یابد، نوآوری‌های آن از فلورانس به سراسر ایتالیا و اروپا گسترش یافت. آثار هنرمندان رنسانس اولیه در واقع پایه و اساس دوره‌های رنسانس عالی، رنسانس اروپای شمالی، منریسم و باروک به شمار می آیند.
خود فلورانس نیز همچنان یک محیط هنری الهام بخش برای نسل بعدی مانند میکل آنژ، لئوناردو داوینچی و رافائل بود که در آنجا زندگی و تحصیل کردند. میکل آنژ تحت تأثیر مازاتچو، معلم خود گرلاندایو و تعلیمات او در کارگاه هنری خانواده مدیچی بود.
لئوناردو داوینچی، نقاشی را زیر نظر آندرئا دل وِروکیو آموزش دید. نقاشی دیواری مازاتچو از باغ عدن، داوینچی را تحت تأثیر قرار داد و مطالعه کتاب “درباره نقاشی” آلبرتی و بررسی مطالعات پیرو دلا فرانچسکا در مورد پرسپکتیو، بر نحوه تفکر و آثار او تاثیر گذاشت.

پنجره-گرد-بر-روی-سقف-قصر-دوکال

طراحی های آلبرتی، میکِلوزو، برونلسکی و نقاشی های سقفی مانتِنیا، الهام بخش شیوه ها و طراحی های معماری قرن های نوزدهم و بیستم شدند. نقاشی‌های بوتیچلی که در قرن نوزدهم دوباره کشف شدند، موجب شکل گیری سبک نقاشی “انجمن برادری پیشارافائلی” شدند که نقاشی های این سبک تبدیل به محبوب‌ترین آثار هنری قرن بیستم شدند.

امیدوارم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد، اگر نظری درباره این مطالب دارید خوشحال میشم آنها را با من در میان بگذارید. در مقاله های بعدی به مباحث مرتبط با هنر رنسانس بیشتر خواهم پرداخت.

۴/۵ - (۱۳ امتیاز)
Avatar photo

پریسا هاشمی هستم: نویسنده و مترجم مقالات سایت آرت پریسا. من نقاشی هستم که اوقات فراغتم رو به مطالعه درباره نقاشان و آثار بزرگ نقاشی مشغولم. از اونجایی که خودم عاشق نقاشی و مطالعه آثار هنری هستم، دوست دارم این مطالب رو با شما هم به اشتراک بگذارم. بعضی از مقالات سایت، ترجمه از منابع معتبر هستند و بعضی ها رو خودم با قلم خودم نوشتم. البته اکثر نوشته های این سایت ترکیبی از تالیف و ترجمه هستند. امیدوارم از این نوشته ها لذت ببرید.

بدون دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *