نقاشی تولد ونوس که به تابلوی ونوس هم معروف است، اثر مشهور نقاش برجسته ایتالیایی ساندرو بوتیچلی است. در این تابلو، ساندرو بوتیچلی الهه ونوس را در قالب زنی به تصویر کشیده که از دریا بیرون می آید و پا بر ساحل می گذارد. تولد ونوس مشهورترین اثر بوتیچلی است و تا مدت ها تصور می شد این تابلو را لورنزو دی پیرفرانچسکو، یکی از اعضای خانواده فلورانس مدیچی سفارش داده است؛ اما امروزه چندان از این گفته مطمئن نیستیم. تابلوی تولد ونوس امروزه در موزه اوفیتزی ایتالیا نگهداری می شود.
هنرمند | ساندرو بوتیچلی |
تکنیک | تمپرا روی بوم |
سبک | رنسانس |
ابعاد | ۲۷۸.۵ سانتی متر × ۱۷۲.۵ سانتی متر |
سال خلق اثر | ۱۴۸۶ – ۱۴۸۵ |
محل نگهداری | گالری اوفیتزی (فلورانس- ایتالیا) |
این اثر هنری مشهور را از جنبه های مختلفی می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که در ادامه من تلاش کرده ام گزیده ای از بهترین و معتبرترین تحلیلها را برای شما گردآوری کنم.
- تکنیک ویژه بوتیچلی در خلق نقاشی تولد ونوس
- سبک نقاشی تولد ونوس چیست؟
- داستان تابلوی زایش ونوس (اثر بوتیچلی)
- تحلیل نقاشی تولد ونوس
- آناتومی انسان در نقاشی تولد ونوس
- حرکت اسرار آمیز عناصر در تابلوی تولد ونوس
- ترکیببندی عناصر در تولد ونوس
- عمق تصاویر در نقاشی زایش ونوس
- نقش رنگ در تابلوی تولد ونوس
- تفسیرهای متفاوت درباره تابلوی تولد ونوس
تکنیک ویژه بوتیچلی در خلق نقاشی تولد ونوس
بیایید اول از همه به تکنیک متفاوت این تابلو نگاهی بیندازیم. اکثر نقاشیهای بوتیچلی روی چوب نقاشی شده اند، اما تولد ونوس با تکنیک تمپرا روی بوم ترسیم شده است. استفاده از بوم در آن زمان زیاد رایج نبود و معمولا هم ارزانتر تمام می شد. نقاشی روی بوم این مزیت را داشت که مثل چوب خم نمی شد. همین مساله که نقاشی روی بوم کشیده شده، نشان میدهد که تابلوی تولد ونوس برای یک محیط کمتر رسمی (در مقایسه با کاخ) نقاشی شده است.
البته نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که با اینکه بوتیچلی در تولد ونوس از بوم استفاده کرده، اما با به کار بردن ورقههای متعدد طلا سعی داشته بر زیبایی و ارزش مادی این قطعه هنری بیفزاید.
بد نیست بدانید تابلوی تولد ونوس بوتیچلی، نخستین نقاشی روی بوم در دوره رنسانس ایتالیا بود که در چنین ابعاد بزرگی (به طور تقریبی دو متر در سه متر) کشیده شده است. برای خلق این اثر، بوتیچلی رنگ تمپرای خاص خودش را با مقدار بسیار کمی روغن درست کرده است و آنها را با لایهای از سفیده تخممرغ پوشانده که فرایندی غیرمعمول در آن زمان به حساب می آمد. نقاشی او از نظر طراوت و درخشندگی به نقاشیهای دیواری شباهت دارد و به طور شگفت انگیزی بعد از سالها هنوز سالم مانده و فقط ترکهای بسیار ریزی در آن دیده میشود.
سبک نقاشی تولد ونوس چیست؟
بدون شک سبک نقاشی تولد ونوس یکی از پرحاشیه ترین و بحث برانگیزترین نکات این اثر هنری است. همزمان با ورود نقاشیهای اساطیری به هنر رنسانس، بوتیچلی با آثاری مثل تولد ونوس، سبک تازهای را ابداع کرد. در حقیقت او نخستین کسی بود که صحنههای افسانهای و تاریخی را در ابعاد بزرگ خلق کرد. بوتیچلی ترجیح می داد این آثار اسطورهای را طبق خواسته نسل جوانِ خانواده مدیچی نقاشی کند.
بوتیچلی در دوره ای تولد ونوس را ترسیم کرد که ذهن مردم نسبت به ایدههای جدید باز شده بود و لازم نبود موضوع اصلی آثار هنری، تنها موضوعات و داستان های دینی و مسیحی باشد. با اینحال این نقاشی در زمان خود به عنوان یک اثر آوانگارد (پیشرو) و بحث برانگیز مطرح بوده است. یکی از مهمترین جنبه های نقاشی تولد ونوس این است که در زمانی که بیشتر نقاشیها موضوع مذهبی و بدون هر گونه برهنگی داشتند، برهنگی به شکل برجسته ای در این اثر نشان داده شده است. تا پیش از این برهنگی در هنر معمولاً فقط موقع نقاشی آدم و حوا یا نشان دادن افراد گناهکار دیده میشد.
این نقاشی نمادین تأثیر مهمی بر هنر و فرهنگ زمان خود داشت. این اثر به خاطر شجاعت در شکستن تعصبات آن دوره و به تصویر کشیدن اولین بدن برهنه زن پس از هزار سال مشهور است. البته نمی توان از این نکته به سادگی گذشت که پس از تکمیل تابلو، به لطف قدرت اجتماعی خانواده مدیچی بود که این نقاشی توسط کلیسا از بین برده نشد.
بوتیچلی علاقه زیادی به نقاشی موضوعات افسانهای دوره کلاسیک باستان داشت و همین موضوع او را از دیگر هنرمندان عصر رنسانس مثل میکل آنژ، داوینچی و رافائل متمایز کرده است. هر چند این هنرمندان نیز برای خلق کارهای خود از آثار یونانی و رومی الهام میگرفتند اما بیشتر، داستان های مسیحی در آثار آنها به چشم می خورد. تفاوت دیگر بوتیچلی با دیگران در این است که نقاشیهای او اغلب شامل موضوعات فلسفی و انسانی نیز هستند. علاقه او به کشیدن چهرههایی بسیار زیبا در آثارش به خوبی قابل مشاهده است.
داستان تابلوی زایش ونوس (اثر بوتیچلی)
وقتی به تابلوهای اساطیری و افسانه ای نگاه می کنیم یکی از مهمترین نکات این است که بدانیم در تابلو چه اتفاقی دارد می افتد؟ گفته می شود بوتیچلی ایده ی نقاشی تولد ونوس را از شعر آنجلو پولیزیانو، شاعر تحت حمایت لورنزو دی مدیچی الهام گرفته است. این شعر خود بر اساس سروده های هومر شاعر یونانی درباره الهه ونوس سروده شده بود.
طبق اشعار هومری، کرونوس (Cronus) ـ خدای زمان ـ اندام تناسلی پدرش اورانوس (Uranus) را بریده و آنرا به دریا میاندازد. سپس ونوس از کف جمع شده به دور اندام تناسلی متولد شده و با وزش زفوروس (Zephyrus) به سواحل جزیره قبرس میرسد. ونوس از آنجا توسط حوروس (Hours) به دنیای غیر فانی و ابدی برده میشود.
تحلیل نقاشی تولد ونوس
خوب به نظر می رسد حال که داستان پشت اثر را فهمیده ایم، نوبت تحلیل و تفسیر نقاشی است. ابتدا بیایید یک بررسی کلی روی اجزای تابلو داشته باشیم.
آنچه درباره تولد ونوس می توان گفت این است که الهه ونوس که از کف حاصل از برخورد موج به ساحل متولد شده، به شکل کاملا برجسته ای در مرکز تابلو تصویر شده است.
در سمت چپ نقاشی، زِفوروس، الهه کِلوریس (که “اُرا” نیز نامیده میشود) را در آغوش کشیده و با وزش باد، ونوس را در میان بارش گلهای رز هدایت میکند.
در ساحل نیز پومونا یا الهه بهار با لباسی در دست منتظر ورود ونوس است. لباس در اثر وزش بادی که از دهان زفوروس خارج شده، تکان میخورد.
سر ونوس کمی خم شده است و خودش در سمت راست مرکز تصویر قرار دارد و در پس زمینه تصویر به تنهایی کشیده شده است و جدا از افراد درون تابلو است.
آناتومی انسان در نقاشی تولد ونوس
این اثر یک اثر تخیلی ست و ژست و آناتومی افراد موجود در تابلو هم بر این نکته تاکید دارند. برای مثال از نظر آناتومی، ونوس با گردن بلند و بالا تنه ای زیادی کشیده را نمی توان چندان واقعی دانست. ژست ایستادن او نیز غیرطبیعی است. هر چند به لحاظ کلاسیک، او در وضعیت ایستای نامتقارن (کُنتِراپُستو) قرار گرفته، اما بیشتر وزنش به پای چپ منتقل شده است. به علاوه قرار گرفتن ونوس روی لبهی صدف قطعاً باعث واژگونی آن میشود.
اندام و ژست خدایان باد در سمت چپ به سختی قابل تشخیص است. پسزمینه به شکل خلاصه ای طراحی شده و چهرهها بدون سایه اند. کاملا مشخص است که این اثر، یک تصویر خیالی است.
بوتیچلی توجه زیادی به موی ونوس و مدل آن داشته و نشان می دهد که او به نحوه ی آرایش موهای بلند زنان در اواخر قرن پانزدهم علاقمند بوده است. او چهره ی ونوس را ایدهآل و بی نقص به تصویر کشیده و با ایجاد سایههایی روی صورت ونوس تشخیص قسمتهای روشنتر و تیرهتر را امکانپذیر کرده است. می توان گفت بوتیچلی برای مدلسازی ونوس از مجسمه ی آفرودیت الهام گرفته است و او را به نحوی نقاشی کرده که سعی دارد با فروتنی بدن خود را بپوشاند.
بوتیچلی یک خط تیره دور بدن ونوس کشیده و با این کار، دیدن فرم بدن او را در پسزمینه آسانتر کرده است. همچنین باعث شده رنگ پوست ونوس شیری به نظر برسد. در نهایت، در این نقاشی این طور به نظر میرسد که بدن ونوس به شکل مجسمه ای از مرمر ساخته شده است.
حرکت اسرار آمیز عناصر در تابلوی تولد ونوس
حرکت اسرار آمیز عناصر تابلو احساسی را در این تابلو برمی انگیزاند که در کمتر اثری می توان آن را دید. پس بیایید در مورد حرکت اسرار آمیز عناصر در این تابلو صحبت کنیم. بوتیچلی به ناتورالیسم (طبیعت گرایی) چندان اعتقاد نداشت و بندرت به چهرههای خود وزن و حجم میداد و چندان از پرسپکتیو عمق نمایی استفاده نمی کرد.
اگر به نقاشی تولد ونوس توجه کنیم، می بینیم که بسیاری از بخش های این نقاشی در حال حرکتند: به عنوان مثال، برگهای درختان پرتقال در پس زمینه، چرخش حلقههای موی ونوس در اثر دمیدن زفوروس، گلهای رز شناور در پشت او، امواجی که به آرامی میشکنند و رداها و لباسهایی که در اثر وزش باد ملایم بلند شده و حرکت میکنند.
بوتیچلی برای ایجاد امواج ظریف و متحرک از چرخش سریع قلم مو استفاده کرده تا رشتههای سفید کوچکی را در سطح سبز دریا بکشد. این نقاشی از نظر حرکات غیر عادی و اسرار آمیزش کاملا بی نظیر است. همچنین زفوروس و اُرا (شخصیتهای در حال پرواز) در آسمانی بی حرکت و بی وزن شناورند و هم آغوشی آنها نشان دهنده عشق است.
ترکیببندی عناصر در تولد ونوس
نمی شود در مورد یک تابلو صحبت کنیم و حرفی از ترکیب بندی اجزای آن نزنیم. در مورد ترکیب بندی این اثر میتوان گفت که ونوس مهمترین تصویر این نقاشی است و در مرکز آن قرار گرفته است. اگرچه او کاملا بزرگتر از چهرههای دیگر نیست، اما اهمیت ونوس به خاطر جایگاهش در مرکز این نقاشی کاملا مشخص است. پوسته صدف نیز توجه ما را به ونوس جلب میکند.
در واقع ترکیب بندی به نحوی است که ما ابتدا ونوس را میبینیم، سپس به صدف نگاه میکنیم و بار دیگر نگاه ما از صدف به ونوس برمیگردد؛ سپس به سایر شخصیتهای این تابلو میرسیم.
از آنجایی که این شخصیتها بسیار برجسته و دقیق تصویر شده اند، به سختی توجه ما به پس زمینه نقاشی (ساحل و درختان) جلب میشود. درختان واقعی به نظر نمیرسند. تنههای آنها بلند و لاغر و برگهای آنها مجزا و کوچک است. ساحل دریا کمی کوتاه به نظر میرسد چرا که ونوس تقریباً روی بخش کمی از شن و ماسه ها معلق بوده و تقریباً هم ارتفاع با درختان است. به علاوه حجم آب کم و امواج کوچک به نظر می رسند. این امواج به صورت ناهمواریهای کوچکی نشان داده شده اند که تا پشت صدفی که ونوس بر آن ایستاده امتداد دارند.
عمق تصاویر در نقاشی زایش ونوس
عمق تصاویر و سطح نفوذ آنها در تابلو یکی از نکات جالب این نقاشی است. امواج دریا در پس زمینه نسبت به خط افق کوچکتر و نامحسوس ترسیم شده اند. تصاویر جلویی، واضح و روشن اند و با عقب کشیدن ساحل، رنگ آنها کم کم محو میشود و به نظر میرسد که بسیار دورند.
با این که عمق را درک میکنیم اما عمق، بسیار کم است. آسمان در تصویر بسیار کوچکتر از آب است و این طور به نظر میرسد که آب بجای آنکه به عقب برگردد، در حال پیشروی است. بوتیچلی از نماد v کوچک برای نشان دادن امواج دریا استفاده کرده که نوعی حس دو بعدی ایجاد میکند. همچنین تمام چهرههای این نقاشی در یک سطح هستند، یعنی چهرهها پشت یکدیگر قرار ندارند یا عمقشان بیشتر از دیگری نیست.
نقش رنگ در تابلوی تولد ونوس
رنگها در این نقاشی باعث آرامش میشوند. بوتیچلی سعی کرده از رنگ سبز تا حد زیادی استفاده کند. حتی دریا کاملا آبی نیست و کمی سبز-آبی و به طرز عجیبی گرم نقاشی شده است. رنگ لباس زفوروس و آسمان تقریبا یکسان بوده و این امر باعث ترکیب این اجزا شده است. تنها رنگ متفاوتی که در این نقاشی استفاده شده، رنگ نارنجی است که در لباس و موها به کار رفته و از تناژهای روشنتر آن نیز برای پوست استفاده شده است. به طور کلی، به نظر میرسد این دو رنگ متفاوت توانسته اند تصویر را به هم گره زده و آن را به کمال و هماهنگی برسانند.
تفسیرهای متفاوت درباره تابلوی تولد ونوس
در پایان این مقاله به دو تفسیر نوافلاطونی و مسیحیت درباره این اثر می پردازیم:
تفسیر نوافلاطونی
از نظر افلاطون، فیلسوف یونان باستان، ونوس دو ویژگی داشت:
- اول اینکه او یک الهه زمینی و الهامبخش انسانها برای عشق فیزیکی بود.
- دوم اینکه او همزمان نوعی الهه ای آسمانی و الهامبخش انسانها برای عشق عقلانی به حساب می آمد.
همچنین افلاطون اینطور استدلال کرده است که تفکر درباره زیبایی جسمانی باعث میشود ذهن بشر قادر به درک زیبایی معنوی شود. نتیجه این طرز نگاه این می شود که طرفداران مکتب نو-افلاطونی در قرن ۱۵ با دیدن نقاشی تولد ونوس، یک عشق الهی را از این تابلو دریافت می کرده اند.
تفسیر تابلو براساس آموزه های مسیحیت
البته یک تفسیر مسیحی نیز در این مورد وجود دارد و آن این است که برهنگی ونوس بازتاب حوا در بهشت است. از آنجایی که یکی از القاب مریم باکره، “stella maris” به معنای ستاره دریا است، برخی از مفسران ادعا می کنند ونوس نمادی از مسیح است. به عبارتی تولد ونوس از دریا همانند تولد مسیح از مریم مقدس است.
در انتها امیدوارم از تحلیل و تفسیر تابلوی تولد ونوس (اثر بوتیچلی) لذت برده باشید. اگر دانسته های بیشتری در مورد این نقاشی معروف دارید خوشحال می شوم آن را با من و دیگر دوستان در میان بگذارید.
عالی بود ممنون
خواهش میکنم ❤
خواهش میکنم 🙂
ممنون
خواهش میکنم
ممنون عالی بود میشه شماره خودتون روبدین تابیشترازاطلاعات شمابهره ببرم؟؟؟؟
میتونید صفحه اینستاگرام من رو فالو کنید که همین زیر وبسایت اورده شده