تاریخچه و عوامل پیدایش رنسانس هنری در اروپا (رنسانس اولیه)

رنسانس دقیقا دوره تاریخی پس از قرون وسطی در اروپا است که در طی آن توجه عموم مردم به یادگیری ارزش ها و داستان های کلاسیک یونان و روم باستان جلب شد. البته توجه به طبیعت، اومانیسم و فردگرایی از اواخر قرون وسطی شروع شده بود اما در قرن پانزدهم و شانزدهم به اوج خود رسید.

ثبات سیاسی و رونق گرفتن جامعه و کشف های جدیدی مانند سیستم ستاره شناسی و قاره های جدید موجب شکوفایی فلسفه، ادبیات و به خصوص هنر شد. سبک نقاشی، مجسمه سازی و هنرهای تزئینی که با عنوان رنسانس شناخته می شود از اواخر قرن چهاردهم پدیدار شد و به اوج خود در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی توسط استادان ایتالیایی همچون لئوناردو داوینچی، میکل آنژ و رافائل رسید.

هنر رنسانس علاوه بر به تصویر کشیدن داستان های یونانی و رومی کلاسیک، سعی در ثبت کردن تجربه فردی و زیبایی و رازآلودگی جهان طبیعی نیز داشت.

معنی کلمه رنسانس چیست؟

رنسانس از لحاظ لغوی به معنی تولد دوباره است. تولد دوباره در رابطه با رنسانس دو معنی متفاوت دارد: یک معنی اشاره به کشف دوباره آثار کلاسیک باستانی و کاربرد آنها در علوم و هنر دارد و دیگری به معنی تجدید حیات فرهنگ اروپایی است.

رنسانس

بنابراین وقتی کسی درباره رنسانس چیزی می گوید می تواند اشاره به یکی از این دو معنی داشته باشد. جورجو وازاری در کتابش به نام زندگی هنرمندان در سال ۱۵۵۰ میلادی، اولین بار عبارت rinascita را به کار برد که معنی تولد دوباره می دهد. با این حال، استفاده از واژه فرانسوی رنسانس تقریبا در اواسط قرن نوزدهم بود که رواج یافت.

تاریخچه شروع رنسانس هنری

رنسانس اولیه در جمهوری فلورانس در کشور ایتالیا شکوفا شد که به نام “آتن جدید” معروف شد. این لقب نشان دهنده این است که فلورانس، خود را وارث سنت های کلاسیک یونان باستان می دانست. این شهر توسط خاندان تاجر و نجیب زاده مدیچی اداره می شد و حکومت این خاندان تا سال ۱۷۳۷ به طول انجامید. لورنتسو دِ مدیچی حامی اصلی هنر بود و همشهریان خود را تشویق میکرد تا به هنرمندان سرشناس فلورانس از جمله داوینچی، ساندرو بوتیچلی و میکل آنژ سفارش آثار هنری بدهند.

لورنتسو د مدیچی

گفته می شود که رنسانس اولیه در سال ۱۴۰۱با برگزاری مسابقه ای برای ساخت یک در برنزی جدید برای تعمیدگاه (محل انجام مراسم غسل تعمید) سَنت جان در شهر فلورانس آغاز شد. هفت مجسمه ساز برای طراحی بخشی از در انتخاب شدند که نشان دهنده لحظه قربانی کردن اسحاق توسط ابراهیم بود (فرزندی که ابراهیم برای قربانی کردن انتخاب می کند از دید یهودیان و مسیحیان اسحاق است و از دید مسلمانان اسماعیل). از میان هفت شرکت کننده این مسابقه، تنها آثار لورِنتسو گیبِرتی و فیلیپو برونِلِسکی باقی مانده است و هر دو اثر نشان دهنده سبک اومانیستی و طبیعت گرای رنسانس هستند.

طرح ارائه شده توسط برونلسکی

طرح ارائه شده توسط گیبرتی

داوران مسابقه هر دو اثر را بسیار تشویق کردند و گیبرتی و برونلسکی را با هم برنده اعلام کردند و پیشنهاد دادند که هر دو هنرمند روی پروژه کار کنند. اما برونلسکی که می خواست تنها برنده مسابقه باشد از کار بر روی پروژه کنار کشید و گیبرتی به تنهایی شروع به کار کرد که در نهایت به شهرت او انجامید.

در شمالی تعمیدگاه سَنت جان

با این وجود اثر بعدی برونلسکی بود که اساس و پایه شروع رنسانس اولیه شد. برونلسکی که از برنده نشدن در مسابقه مایوس و دلسرد شده بود، مجسمه سازی را کنار گذاشت و به سراغ معماری رفت. مزرعه کوچک خانوادگیش را فروخت و با پول آن همراه دوست هنرمند و مجسمه سازش دوناتِلو به رُم رفت. این دو تا چندین سال اغلب در خرابه های یونان باستان چادر میزدند و ساختمان ها را اندازه گیری می کردند و یادداشت های مفصلی برمیداشتند و درباره اصول طراحی کلاسیک تحقیق می کردند. برونلسکی که تمرکزش را به جای مجسمه سازی بر روی معماری گذاشت، توانست نظریه خود را درباره پرسپکتیو و اصول طراحی ریاضی توسعه دهد. کشف پرسپکتیو و کاربرد آن یکی از مهمترین نکات هنر رنسانس است.

کشف پرسپکتیو

عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری رنسانس هنری

۱. تاثیر فلسفه اومانیسم

رنسانس از لحاظ فلسفی تحت تاثیر اومانیسم (انسان گرایی) است. اومانیسم باور و اعتقاد به این مورد است که زندگی انسان مرکز جهان است و هیچ چیزی مهمتر از وجود انسان نیست. جنبش های فرهنگی در ایتالیای قرن چهاردهم برای مطالعه و یادگیری انسان شناسی آثار کلاسیک یونان و روم شروع شدند. بسیاری از اومانیست ها، کشیشان یا رهبران کلیسا بودند که حس می کردند مشتاق کسب علم و اکتشافات منطقی هستند، به هندسه و ریاضیات علاقه دارند، متمایل به درک منطق و اخلاقیات کلاسیک و کاربرد زیبایی شناسانه هنر و معماری دوره کلیسا هستند که می تواند به غنی کردن درک مسیحیت کمک کند. در نتیجه، جامعه فرهیخته تازه ای شکل گرفت که دانش گسترده ای داشت.

اومانیسم

یکی از اولین رهبران اومانیسم، فِرانچسکو پِترارک بود که بنیانگذار اومانیسم و همچنین بنیانگذار رنسانس نامیده می شود. پترارک که جمع آوری کننده متون کلاسیک بود توانست آثار نویسندگان کلاسیک مانند مارکوس سیسِرون را دوباره کشف کند. همچنین اشعاری که پترارک گفته نیز انقلابی بودند زیرا به جای لاتین قرون وسطایی که در آن زمان رایج بود، شعر ها را به زبان ایتالیایی می سرود.

فرانچسکو پترارک

۲. خاندان مدیچی

در فلورانس و در اواخر قرن پانزدهم، بیشتر آثار هنری حتی آنهایی که برای تزئین کلیسا به کار می رفتند معمولا توسط حامیان خصوصی و ثروتمند سفارش داده می شدند و بیشتر این حمایت های مالی از آثار هنری توسط خاندان مدیچی یا کسانی که در ارتباط نزدیک با آنها بودند، انجام می شد.

در دهه ۱۴۶۰، کوزیمو دِ مدیچی، مارسیلیو فیچینو را به عنوان کارآموز فلسفه اومانیستی خود منصوب کرد. فیچینو آثار افلاطون را ترجمه کرد و آموزش فلسفه افلاطونی را شروع کرد. به این ترتیب فلسفه افلاطون سرآغاز فلسفه اومانیستی رنسانس شد.

کوزیمو مدیچی

در قرون وسطی، تمام چیزهای مرتبط با یونان و روم باستان با کفر و بت پرستی یکی دانسته می شدند. این دیدگاه با ظهور رنسانس تغییر کرد. در زمان رنسانس متون دوره یونان و روم باستان عامل روشنگری و ایجاد افکار انسان گرایانه شدند. شخصیت های افسانه های کلاسیک نقش سمبلیک تازه ای در هنر مسیحی پیدا کردند. به عنوان مثال الهه ونوس معنای جدیدی یافت. ونوس که به طور بالغ توسط معجزه ای به دنیا آماده بود، تبدیل به حوای جدیدی شد که سمبل عشق معصوم بود و حتی گاهی میشد او را نمادی از مریم مقدس دانست. ما ونوس را در هر دوی این نقش ها در دوی نقاشی معروف ساندرو بوتیچیلی یعنی پِریماوِرا و تولد ونوس می توانیم ببینیم.

تابلوی پریماورای بوتیچلی

۳. لئون باتیستا آلبرتی: پدر نظریه های هنری رنسانس

نمی توان از رنسانس صحبت کرد ولی اسمی از لئون باتیستا آلبرتی نبرد. آلبرتی پدر نظریه های هنری رنسانس اولیه محسوب می شود. بدون شک دست نوشته های سه گانه لئون باتیستا آلبرتی را میتوان به عنوان مهمترین مدرک برای تائید تاثیر او در دوره رنسانس اولیه معرفی کرد. آلبرتی اولین کسی بود که نظریات هنری و تکنیک های ساخت مجسمه وکشیدن نقاشی را به صورت کتاب درآورد. آلبرتی سه کتاب با عناوین زیر نوشته است:

  • De Statua (در زمینه مجسمه سازی) (۱۴۳۵)
  • Della Pittura (در زمینه نقاشی) (۱۴۳۵)
  • De Re Aedificatoria (در زمینه معماری) (۱۴۵۲)

آلبرتی در کتاب “درباره نقاشی” که سه جلد دارد، نقاشی را به صورت ترسیم خطوط و رنگها بر روی یک سطح تعریف کرده است. همچنین پرسپکتیو خطی که مبدع آن برونلسکی بود را به صورت منظم و مدون درآورد تا راهنمای هنرمندان بعدی باشد. بعلاوه او برای اولین بار درباره مفاهیمی همچون ترکیب بندی، تناسب در طراحی و رنگ آمیزی صحبت کرد. او این کتاب را به برونسلکی تقدیم کرده است و صراحتا به برتری او در همه هنرها اشاره کرده است و نظریات خود درباره پرسپکتیو را مدیون تلاشهای او دانست.

لئون باتیستا آلبرتی

قوانینی که آلبرتی در کتاب های خود برای هنرهای مجسمه سازی، نقاشی و معماری وضع کرده بود، نه تنها مورد استفاده نسل های بعدی هنرمندان از جمله لئوناردو داوینچی و میکل آنژ قرار گرفت، بلکه در قرن های آتی در آکادمی های سراسر اروپا و حتی آمریکا مورد تدریس قرار گرفت.

کتاب باتیستا درباره نقاشی

سخن پایانی

آنچه در این مقاله بیان کردم مرور کوتاهی بر تاریخچه رنسانس و عوامل تاثیرگذار در شکل گیری رنسانس بود. در مقالات آتی درباره ویژگی های هنر نقاشی در رنسانس اولیه و رنسانس عالی صحبت خواهم کرد و دوست دارم با من همراه باشید. در انتها امیدوارم که این تاریخچه کوتاه برای آشنایی شما با شروع رنسانس هنری مفید بوده باشد. اگر دانسته های بیشتری در این زمینه دارید، خوشحال می شوم آن را با من و دیگر دوستان به اشتراک بگذارید.

۴.۷/۵ - (۳ امتیاز)
Avatar photo

پریسا هاشمی هستم: نویسنده و مترجم مقالات سایت آرت پریسا. من نقاشی هستم که اوقات فراغتم رو به مطالعه درباره نقاشان و آثار بزرگ نقاشی مشغولم. از اونجایی که خودم عاشق نقاشی و مطالعه آثار هنری هستم، دوست دارم این مطالب رو با شما هم به اشتراک بگذارم. بعضی از مقالات سایت، ترجمه از منابع معتبر هستند و بعضی ها رو خودم با قلم خودم نوشتم. البته اکثر نوشته های این سایت ترکیبی از تالیف و ترجمه هستند. امیدوارم از این نوشته ها لذت ببرید.

بدون دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *