امروز میخواهم کمی از موزه ونگوگ بگویم و ده تا از معروف ترین نقاشی های موجود در این موزه را معرفی کنم. موزه ونگوگ در شهر آمستردام واقع در کشور هلند قرار دارد و شامل بزرگترین مجموعه آثار هنری ونسان ونگوگ است. این آثار شامل بیش از ۲۰۰ نقاشی، ۵۰۰ طراحی و ۷۵۰ نامه می شود.
این موزه همچنین آثار هنری ارزشمندی از هنرمندان معاصر ونگوگ در جنبش های امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم را دارد. از میان این هنرمندان می توان به پل گوگن، ادوارد مانه، کلود مونه، ژرژ سورا، آنری دو تولوز-لوترک و پل سینیاک اشاره کرد.
مسلما شما در موزه ونسان ونگوگ بیش از ده نقاشی خواهید یافت اما از آنجایی که فرصت کافی برای معرفی تمام آثار را نداریم، ده تا از بهترین ها و معروف ترین آثار هنری این هنرمند محبوب را از موزه ونگوگ انتخاب کرده ام تا به شما معرفی کنم. همه ما معمولا نقاشی های ونگوگ را با رنگ های روشن و گرم زرد و آبی های پررنگ می شناسیم. اما جزئیات نقاشی های او بیشتر از حرف هاست و با اینکه قادر نیستیم این آثار هنری ارزشمند و بی مثال را از نزدیک ببینیم، مجموعه آنلاین موزه ونگوگ به ما امکان مشاهده و کشف این جزئیات را می دهد.
۱. سیب زمینی خورها
سیب زمینی خورها یکی از اولین های نقاشی های ونگوگ است. پیش از کشیدن این نقاشی، ونگوگ طراحی های زیادی از افراد روستایی کرده بود. در این نقاشی، ونگوگ ثابت کرده است که کم کم دارد تبدیل به نقاش فیگوراتیو خوبی می شود. ترکیب بندی این نقاشی پیچیده است و نورپردازی آن یادآور تابلوهای رامبراند است. علاوه بر این، او با دقت از رنگ استفاده کرده است. این نقاشی به نظر غم انگیز و دلگیر می آید، طوری که به نظر می رسد این مردمان از همان زمین و خاکی ساخته شده اند که هر روز بر روی آن کار می کنند. و دقیقا ایده خود ونگوگ نیز همین بوده است. این ها مردمان خاکی هستند که به خاطر کار سختی که هر روز انجام میدهند در برابر همه چیز مقاوم شده اند. آنها خسته و از پا افتاده هستند، شام آنها بسیار ساده است و دقیقا از همان زمینی درآمده است که بر روی آن کار می کنند.
ونگوگ بیشتر بر روی پیام کلی که نقاشی اش برای بیننده دارد، متمرکز بود تا واقعی به نظر رسیدن اجسام و آدم ها. از این رو، روستاییان این نقاشی زشت هستند و صورت های زمختی دارند. ونگوگ به شدت طرفدار اصلاحات اجتماعی بود و مبارزه برای حقوق فقرا همیشه از مشغولیات ذهنی او بود. در این نقاشی، او با استفاده از مهارتش سعی در نشان دادن مفاهیمی داشته که برای وی اهمیتی زیادی داشتند. این نقاشی که در ابتدا مورد مسخره تمام اطرافیان ونگوگ بود، اکنون یکی از مشهورترین نقاشی های اوست.
۲. باغی با زوج های عاشق: میدان سن پیر
این نقاشی از یک روز آفتابی در باغ یکی از بزرگترین بوم هایی است که ونگوگ نقاشی کرده است. ونگوگ اسم این نقاشی را باغی پر از عشاق گذاشته است. زوج های عاشق در زیر درخت جوان بلوط در حال گردش هستند یا در مسیر های پر پیچ و خم باغ روی نیمکت ها نشسته اند.
ونگوگ در این نقاشی از تکنیکی شبیه به متد پوانتالیست ها استفاده کرد. پوانتالیست ها ترکیب بندی نقاشی خود را با گذاشتن نقطه های رنگ روی سراسر تابلو اجرا می کردند. ونگوگ به جای نقطه از ضربه های کوچک قلمو با طول های متفاوت در جهت های متفاوت برای کشیدن این کار استفاده کرده است. این کار به او کمک کرده است تا یک روز درخشان بهاری را به تصویر بکشد که متناسب حس صمیمیت و نزدیکی است که قصد بیان کردنش را داشته است. ونگوگ علاقه زیادی به ازدواج و تشکیل خانواده داشت اما روابط عشقی پیچیده ای داشت که هیچ کدام به سرانجام نرسیدند. در نهایت دست از تلاش برداشت و تمام وقت و انرژی خود را وقف هنرش کرد. برای آشنایی با زندگینامه این هنرمند بزرگ پیشنهاد میکنم مقاله بیوگرافی ونگوگ نقاش را در سایتم مطالعه کنید.
۳. بذرافشان
این نقاشی متفاوت از دو نقاشی قبلی است. در اینجا ما رنگ ها و ضربه قلموهایی (تاش) را می بینیم که معمولا ونگوگ از آنها استفاده می کرده است. تکنیک ونگوگ در این نقاشی بیانگری و حالت اکسپرسیونیستی بیشتری دارد. اما باز نشان می دهد که ونگوگ شیفته کارگران و مردم عادی سختکوش است. در این نقاشی، خورشید هاله ای را دور سر مرد بذرافشان درست کرده است و گویا او تبدیل به یک قدیس شده است.
ونگوگ این نقاشی را در نوامبر ۱۹۸۸ در حین زندگی در شهر آرلس در فرانسه کشیده است. در اکتبر همان سال پُل گوگَن نقاش معروف نزد او آمد و ونگوگ امیدوار بود که بتواند جمعی از هنرمندان را در آرلس دور هم جمع کند.
در نامه ای ونگوگ به برادرش چنین نوشته است: میدانی که از نظر من تنها زندگی کردن نقاشان مضحک و بی معنی است. همیشه اگر تنها و منزوی باشی در نهایت همه چیز خود را می بازی و شکست میخوری.
۴. گندمزار با کلاغ ها
تابلوی گندمزار با کلاغ ها یکی از مشهورترین نقاشی های ونگوگ است. اغلب ادعا می شود که این آخرین اثر اوست. گفته می شود که آسمان تیره و تار، کلاغ ها و جاده های بن بست اشاره به پایان عمر قریب الوقوع هنرمند دارند. البته این حرف شایعه ای بیش نیست. در واقع، او نقاشی های دیگری هم پس از این کار کشیده است.
در این اثر، ونگوگ بر طبیعت تمرکز کرده است و از آن برای بیان حالت ذهنی اش استفاده کرده است. مزرعه زرد رنگ که در تضاد با آسمانی آبی طوفانی است، تنشی را ایجاد کرده است که حضور کلاغ ها آن را پرتنش تر می کند. تاش های نامنظم و گاها ساختاریافته ونگوگ نشان دهنده ی بادِ در حال وزیدن است که طوفانی را با خود به همراه دارد.
۵. باغ صورتی
بد نیست سری هم به زمان های خوشحالی ونگوگ بزنیم. احتمالا شادترین زمان زندگی ونگوگ سال ۱۸۸۸ بوده که در آرلس زندگی می کرده است. هنوز پر شور و نشاط بوده، از یافتن مسیر زندگی اش خوشحال بوده و امیدوار به گرد هم آوردن جماعت هنرمندان در آرلس بوده است. ونگوگ در فصل زمستان به آرلس رسید اما چند هفته بعد بهار از راه رسید و درخت های میوه شروع به شکوفه زدن کردند. ونگوگ که تحت تاثیر جادوی طبیعت و چاپ های ژاپنی قرار گرفته بود، تعدادی نقاشی از درختان در حال شکوفه دادن کشید.
در مقایسه با کارهای قبلی ونگوگ از زندگی روستایی، نقاشی ونگوگ به طور کل متفاوت است. به نظر می رسد که ونگوگ در این مرحله از زندگیش تصمیم گرفته که خوشحال باشد و به سادگی از زیبایی های طبیعت لذت ببرد.
۶. شکوفه های بادام
شاخه های بزرگ شکوفه با پس زمینه آسمان آبی از موضوعات مورد علاقه ونگوگ بود. موضوع این نقاشی به روشنی پیدا است که الهام گرفته شده از چاپ های ژاپنی است. این نقاشی زیبای شاد و آرام، هدیه ونگوگ به برادر و زن برادرش بود که به تازگی بچه دار شده بودند. آنها اسم بچه را ونسان ویلِم گذاشتند که در نهایت بنیانگذار موزه ونگوگ شد.
۷. زنبق ها
ونسان ونگوگ یک سال پیش از مرگش در ۲۹ جولای ۱۸۹۰ خودخواسته به بیمارستان روانی سن پُل مراجعه کرد و در آنجا بستری شد. انزوا چیزی بود که به آن احتیاج داشت. این نقاشی زیبا، درس رنگ شناسی برای هنرمندان جوان است. مورد جالب توجه این است که در اصل گل های زنبق نقاشی شده بنفش بوده اند اما با گذر زمان، رنگ نقاشی تغییر کرده و زنبق ها به رنگ آبی درآمده اند. اما چیز مهمی که باقی مانده، تضاد فوق العاده زنبق های آبی با پس زمینه زرد است.
ونگوگ بارها گل های زنبق را نقاشی کرده است و گل ها به خوبی با استایل ونگوگ هماهنگ هستند و خطوط محیطی دور گل ها مشخصا برگرفته از چاپ های ژاپنی است.
۸. سلف پرتره ونگوک با کلاه
در این سلف پرتره، ونگوگ کلاهی سیاه به سر دارد، اورکتی پوشیده و کراوات زده است. ونگوگ در این تصویر یک جنتلمن تمام عیار است و نگاه خیره او ما را میخکوب می کند و ما را مجبور می کند تا به او بنگریم. اگر این سلف پرتره می توانست صحبت کند، ما مجبور بودیم به او گوش بدهیم: این پرتره مردی است که زجر کشیده اما در حال به دست آوردن کنترل زندگی اش است. صورت خسته او را کت و کلاه سیاه رنگ در بر گرفته است و در گرمای پس زمینه قرمز و ریش حنایی رنگ فرو رفته است. کراوات آبی نقطه مقابل صورت رنگ پریده است و در امتداد بینیِ پرتره قرار دارد. با دیدن این تابلو می توانید نا امیدی را حس کنید اما هنوز امید در او دیده می شود که برخلاف پرتره های نا امید بعدی اش می باشد با اینکه از رنگ های شادتری استفاده کرده است.
۹. اتاق خواب
ونگوگ هنگامی که در آرلس بود، این نقاشی را از اتاق خوابش در خانه زرد کشید. خانه زرد جایی بود که ونگوگ در طی مدت زندگی در آرلس آنجا سکونت داشت. ونگوگ اتاق خوابش را با وسایلی ساده و نقاشی های خودش تزئین کرده بود.تحقیقات نشان داده که این رنگ های شدیدا متضادی که ما امروز می بینیم، نتیجه سال ها از بین رفتن رنگ های اصلی است. به عنوان مثال، درها و دیوارها در اصل بنفش بوده اند و نه آبی. به نظر می رسد که قوانین پرسپکتیو به درستی اجرا نشده اند که البته انتخاب عامدانه ای بوده و از روی ناشی گری نقاش نبوده است. در نامه ای ونسان به برادرش تئو چنین می نویسد که عمدا فضای داخلی را تخت نقاشی کرده اما سایه اشیا را هم کشیده است تا شبیه چاپ های ژاپنی به نظر برسد.
۱۰. گل های آفتابگردان
اگر نامی از نقاشی گل های آفتابگردن نبریم، فهرست نقاشی های ونگوگ بدون شک ناقص خواهد بود. این آفتابگردان ها هم، در آرلس نقاشی شده اند. ونگوگ پنج نقاشی از گل های آفتابگردان کشیده است تا ثابت کند که می توان نقشی را با تٌن های مختلف یک رنگ کشید. ونگوگ دو نقاشی اول از آفتابگردان ها را در اتاق پل گوگن در خانه زرد به دیوار زد. گوگن تحت تاثیر آفتابگردان ها قرار گرفت و فکر می کرد که دقیقا این نقاشی کاملا دست پرورده ونسان ونگوگ هستند. ونگوگ باز آفتابگردان دیگری در طی مدت اقامت دوستش کشید و گوگن از ونگوگ خواست تا آن را به او هدیه بدهد که البته ونگوگ تمایلی به این کار نداشت. او بعدها دو نقاشی دیگر از آفتابگردان ها کشید که هم اکنون یکی از آنها در موزه ونگوگ است.
خٌب این مروری کوتاه بر ده نقاشی معروف ونگوگ در موزه او در آمستردام بود. امیدوارم که این مقاله برایتان جذاب بوده باشد. اگر نظری راجع به این مقاله داشتید خوشحال می شوم در بخش نظرات آن را با من و دیگر دوستان در میان بگذارید. ممنون که تا اینجا همراه من بودید.
بسیار عالی و کامل بود خسته نباشید هنر مند جان مچکرم از زحمات شما بانوی گرانقدر
خوشحالم که دوست داشتید 🙂